چه کسانی مستحق شفاعتند؟
بدان که ـ خداوند شفاعت شافعان را به من و تو روزی گرداند ـ جز اهل ایمان کسی شایستگی و استحقاق شفاعت ندارد، چنانکه خداوند متعال می فرماید:«لا یشفعون إلا لمن ارتضی»(1)؛ شفاعت نمی کنند مگر برای آنکه خدا پسندد. که در تفسیر البرهان و غیر آن از امام کاظم و امام رضا(ع) آمده: یعنی شفاعت نکنند مگر برای آن که خداوند دینش را پسندیده است.(2)
اضافه بر این که خلاف این مطلب را در بین علمای امامیه ندیده ام، روایاتی نیز بر آن دلالت دارد:
در بحار از حضرت صادق(ع) روایت شده که فرمود: مؤمن برای رفیق خودش شفاعت می کند مگر اینکه ناصبی باشد، که اگر هر پیامبر مرسل و فرشته ی مقرب برای یک نفر ناصبی شفاعت کنند شفاعت داده نمی شود.(3)
و در حدیث دیگری از آن حضرت است: همسایه برای همسایه اش و دوست برای دوستش شفاعت می کند، و چنانچه فرشتگان مقرب و پیامبران مرسل در حق یک ناصبی شفاعت کنند شفاعتشان پذیرفته نیست.(4)
و در تفسیر علی بن ابراهیم از امام صادق(ع) درباره ی آیه ی شریفه ی :« لا یملکون الشفاعة إلا من اتخذ عند الرحمن عهدا»(5)؛ شفاعت ندارد مگر آن که نزد پروردگار پیمانی بسته باشد. فرمود: شفاعتشان پذیرفته شده نیست و شفاعت نمی شود برای آنها، و شفاعت نمی کنند مگر برای کسی که نزد خداوند پیمانی بسته باشد، مگر برای کسی که به جهت ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) و امامان بعد از او(ع) اجازه داده شود، که پیمان نزد خداوند همین است...(6)
و پر واضح است که مؤمنین دو دسته اند: یکی صالحان و اطاعت کاران و دیگر معصیت کاران. حال این سؤال مطرح می شود که آیا شفاعت شامل حال نیکوکاران و معصیت کاران هر دو می شود یا اختصاص به نیکوکاران یا معصیت کاران دارد؟ چند قول است و حق همان قول اول است؛ یعنی شمول و فراگیری شفاعت نسبت به هر دو طایفه ی نیکوکاران و معصیت کاران. نسبت به نیکوکاران شفاعت موجب زیاد شدن ثواب و بالا رفتن درجات است و نسبت به معصیت کاران، مایه ی رهایی از عقوبت و دفع ضررها یا به اضافه ی رستگاری به منافع.
از روایت ابوایمن ـ که در نکته ی دوم گذشت که :«هیچ کس از اولین و آخرین نیست مگر این که در روز قیامت نیازمند شفاعت محمد(ص) است» ـ این استفاده می شود که همه ی مؤمنین حتی اطاعت کنندگان، بلکه پیامبران گذشته و صالحان از امتهای پیشین نیز محتاج به شفاعت رسول اکرم(ص) می باشند، چون عبارت حدیث عام است و همه را شامل می شود. البته معلوم است که نیاز صلحا به شفاعت آن حضرت نه براب برداشته شدن عذاب است چون زمینه و جایی برای عذاب آنان نیست، بلکه این شفاعت برای بالا رفتن درجات و فزونی عنایات است.
در تقویت این روایت، خبری است که در بحارالانوار از امام صادق(ع) آمده که فرمود: هیچ احدی از اولین و آخرین نیست مگر این که روز قیامت، محتاج شفاعت محمد(ص) است.(7)
ـ در لئالی از امام باقر(ع) آمده که فرمود: دو مؤمنی که در راه خدا با هم بوده اند در بهشت یکی از آنها درجه اش بالاتر از دیگری می شود، پس عرضه می دارد: خدایا! این برادر و هم صحبت من است که مرا به اطاعت تو امر می کرد و به ترک گناهم سوق می داد و به آنچه نزد تو هست ترغیب می نمود، پس بین من و او در این درجه جمع کن. ان گاه خداوند آن دو را در آن درجه قرار می دهد.
این روایت و روایاتی از این قبیل دلالت می کنند که شفاعت شافعان برای افراد صالح از مؤمنین به منظور افزایش ثواب واقع می شود، همچنان که شفاعت برای معصیت کاران واقع می گردد.
اما کسانی که شفاعت را در طلب فزونی ثواب برای اهل طاعت منحصر دانسته اند به ظواهر بعضی از آیات استدلال کرده اند، از جمله:«ما للظالمین من حمیم و لا شفیع یطاع»(8)؛ برای ستمکاران هیچ دوستی نیست و شفاعت کننده ای که اطاعت شود هم ندارند. و معصیت کار ستمگر است:«و ما للظالمین من أنصار»(9)؛ برای ستمکاران یارانی نیست. «فما تنفعهم شفاعة الشافعین»(10)؛ پس شفاعت شافعان سودی به حال آنان ندارد.
و جواب همه ی اینها این که: منظور از ظالمین و ستمگران در این آیات و امثال اینها کفار و ناصبین و کسانی که امامان بر حق را از مقامی که خداوند متعال برای آنان قرار داده پایین تر دانسته و دیگران را بر ایشان مقدم داشته اند، و کسانی که در حال جهل به امام زمانشان می میرند و نظایر اینها می باشد که سرانجام امرشان به عدم ایمان منتهی می شود.(11)
ادامه دارد
پی نوشت:
1ـ سوره ی انبیاء، آیه ی 28 /// 2- البرهان، ج3، ص57 /// 3- بحارالانوار، ج8، ص41 /// 4- همان /// 5- سوره ی مریم، آیه ی 87 /// 6- سوره ی مریم، آیه ی 87 /// 7- بحارالانوار ج8، ص42 /// 8- سوره ی غافر، آیه ی18 /// 9- سوره ی بقره، آیه ی270 /// 10- سوره ی مدثر، آیه ی 48 /// 11- مکیال المکارم، ج1، ص387ـ 394
بدان که ـ خداوند شفاعت شافعان را به من و تو روزی گرداند ـ جز اهل ایمان کسی شایستگی و استحقاق شفاعت ندارد، چنانکه خداوند متعال می فرماید:«لا یشفعون إلا لمن ارتضی»(1)؛ شفاعت نمی کنند مگر برای آنکه خدا پسندد. که در تفسیر البرهان و غیر آن از امام کاظم و امام رضا(ع) آمده: یعنی شفاعت نکنند مگر برای آن که خداوند دینش را پسندیده است.(2)
اضافه بر این که خلاف این مطلب را در بین علمای امامیه ندیده ام، روایاتی نیز بر آن دلالت دارد:
در بحار از حضرت صادق(ع) روایت شده که فرمود: مؤمن برای رفیق خودش شفاعت می کند مگر اینکه ناصبی باشد، که اگر هر پیامبر مرسل و فرشته ی مقرب برای یک نفر ناصبی شفاعت کنند شفاعت داده نمی شود.(3)
و در حدیث دیگری از آن حضرت است: همسایه برای همسایه اش و دوست برای دوستش شفاعت می کند، و چنانچه فرشتگان مقرب و پیامبران مرسل در حق یک ناصبی شفاعت کنند شفاعتشان پذیرفته نیست.(4)
و در تفسیر علی بن ابراهیم از امام صادق(ع) درباره ی آیه ی شریفه ی :« لا یملکون الشفاعة إلا من اتخذ عند الرحمن عهدا»(5)؛ شفاعت ندارد مگر آن که نزد پروردگار پیمانی بسته باشد. فرمود: شفاعتشان پذیرفته شده نیست و شفاعت نمی شود برای آنها، و شفاعت نمی کنند مگر برای کسی که نزد خداوند پیمانی بسته باشد، مگر برای کسی که به جهت ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) و امامان بعد از او(ع) اجازه داده شود، که پیمان نزد خداوند همین است...(6)
و پر واضح است که مؤمنین دو دسته اند: یکی صالحان و اطاعت کاران و دیگر معصیت کاران. حال این سؤال مطرح می شود که آیا شفاعت شامل حال نیکوکاران و معصیت کاران هر دو می شود یا اختصاص به نیکوکاران یا معصیت کاران دارد؟ چند قول است و حق همان قول اول است؛ یعنی شمول و فراگیری شفاعت نسبت به هر دو طایفه ی نیکوکاران و معصیت کاران. نسبت به نیکوکاران شفاعت موجب زیاد شدن ثواب و بالا رفتن درجات است و نسبت به معصیت کاران، مایه ی رهایی از عقوبت و دفع ضررها یا به اضافه ی رستگاری به منافع.
از روایت ابوایمن ـ که در نکته ی دوم گذشت که :«هیچ کس از اولین و آخرین نیست مگر این که در روز قیامت نیازمند شفاعت محمد(ص) است» ـ این استفاده می شود که همه ی مؤمنین حتی اطاعت کنندگان، بلکه پیامبران گذشته و صالحان از امتهای پیشین نیز محتاج به شفاعت رسول اکرم(ص) می باشند، چون عبارت حدیث عام است و همه را شامل می شود. البته معلوم است که نیاز صلحا به شفاعت آن حضرت نه براب برداشته شدن عذاب است چون زمینه و جایی برای عذاب آنان نیست، بلکه این شفاعت برای بالا رفتن درجات و فزونی عنایات است.
در تقویت این روایت، خبری است که در بحارالانوار از امام صادق(ع) آمده که فرمود: هیچ احدی از اولین و آخرین نیست مگر این که روز قیامت، محتاج شفاعت محمد(ص) است.(7)
ـ در لئالی از امام باقر(ع) آمده که فرمود: دو مؤمنی که در راه خدا با هم بوده اند در بهشت یکی از آنها درجه اش بالاتر از دیگری می شود، پس عرضه می دارد: خدایا! این برادر و هم صحبت من است که مرا به اطاعت تو امر می کرد و به ترک گناهم سوق می داد و به آنچه نزد تو هست ترغیب می نمود، پس بین من و او در این درجه جمع کن. ان گاه خداوند آن دو را در آن درجه قرار می دهد.
این روایت و روایاتی از این قبیل دلالت می کنند که شفاعت شافعان برای افراد صالح از مؤمنین به منظور افزایش ثواب واقع می شود، همچنان که شفاعت برای معصیت کاران واقع می گردد.
اما کسانی که شفاعت را در طلب فزونی ثواب برای اهل طاعت منحصر دانسته اند به ظواهر بعضی از آیات استدلال کرده اند، از جمله:«ما للظالمین من حمیم و لا شفیع یطاع»(8)؛ برای ستمکاران هیچ دوستی نیست و شفاعت کننده ای که اطاعت شود هم ندارند. و معصیت کار ستمگر است:«و ما للظالمین من أنصار»(9)؛ برای ستمکاران یارانی نیست. «فما تنفعهم شفاعة الشافعین»(10)؛ پس شفاعت شافعان سودی به حال آنان ندارد.
و جواب همه ی اینها این که: منظور از ظالمین و ستمگران در این آیات و امثال اینها کفار و ناصبین و کسانی که امامان بر حق را از مقامی که خداوند متعال برای آنان قرار داده پایین تر دانسته و دیگران را بر ایشان مقدم داشته اند، و کسانی که در حال جهل به امام زمانشان می میرند و نظایر اینها می باشد که سرانجام امرشان به عدم ایمان منتهی می شود.(11)
ادامه دارد
پی نوشت:
1ـ سوره ی انبیاء، آیه ی 28 /// 2- البرهان، ج3، ص57 /// 3- بحارالانوار، ج8، ص41 /// 4- همان /// 5- سوره ی مریم، آیه ی 87 /// 6- سوره ی مریم، آیه ی 87 /// 7- بحارالانوار ج8، ص42 /// 8- سوره ی غافر، آیه ی18 /// 9- سوره ی بقره، آیه ی270 /// 10- سوره ی مدثر، آیه ی 48 /// 11- مکیال المکارم، ج1، ص387ـ 394