نقش امام سجاد(علیه السلام)
در حماسه عاشورا
سوال:
نقش امام سجّاد (علیه السّلام) در حماسة عاشورا و حفظ آثار آن چه بود؟
پاسخ:
امام حسین ـ علیه السّلام ـ بر اساس وظیفة الهی خویش و با هدف احیای اسلام و جلوگیری از انحراف در دین و برای زنده نمودن سنت نبوی و روشن نمودن این قضیه که اسلام راستین غیر از آن اسلامی است که بنی امیه در جامعه مطرح کرده اند قیام نموده و برای همیشه تاریخ روشن کرد که مکاتب و مذاهب خارج از مسیر اهل بیت باطل است. آن حضرت با قربانی کردن خود و بهترین یارانش در این راه، هدف خود را به آیندگان درس داد. و نشان داد که فرزند رسول خدا و معیار حق و اسلام و قرآن است و بنی امیه و سایر خلفا همه از مسیر حق خارج هستند در حقیقت هدف امام پاسداری از امامت بود که امام سجاد ـ علیه السّلام ـ با مواضع خاص که با توجه به شرایط خاص زمان خود این هدف امام را محافظت نمود و استمرار مسیر هدایت را با امامت استوار نمود و تمام اهداف قیام امام حسین را در دورة اسارت و پس از آن تبیین نمود.
برای رهایی از ذلت و بردگی و بازیابی عزّت و آزادگی و فراهم ساختن زمینة یک انقلاب ریشهدار و بنیادی در سطح گسترده بر ضدّ بیداد و اختناق، راهی جز آگاهی و بیدار سازی مردم نیست. امام حسین ـ علیه السّلام ـ برای رسیدن به هدف مهم به امر خداوند قیام نمود. این حماسة تاریخی دو مرحله داشت: 1. مرحله اول روز عاشورا، 2. مرحلة دوم: بعد از عاشورا...
1. مرحلة اول: در روز عاشورا امام سجاد ـ علیه السّلام ـ مبتلا به بیماری سختی بود، با این وجود وقتی ندای «هل من ناصر» امام حسین(ع) را شنید با آنکه از شدّت ضعف و ناتوانی قدرت برداشتن شمشیر را نداشت، راه میدان را در پیش گرفت، امّکلثوم خواست مانع شود امام سجاد(ع) فرمود:«ای عمه دست از من بردار و بگذار تا پیش روی پسر پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ جهاد کنم» حضرت سید الشهداء ـ علیه السّلام ـ به خواهرش فرمود: «باز دار او را تا کشته نگردد و زمین از نسل آل محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ خالی نماند» بدین ترتیب امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ به عنوان یک مجاهد ـ با وجود بیماری شدید ـ در جهاد شرکت جست و به عنوان مطیع مطلق ولایت به سوی خیمه بازگشت تا به گونهای دیگر برای ادامة جهاد وارد عرصه پیکار شود.[1]
2. مرحلة دوم: این مرحله از عصر عاشورا آغاز گردید و پرچم خونین عاشورا به دست امام سجاد ـ علیه السّلام ـ برافراشته شد. امام ـ علیه السّلام ـ مبارزات خود را در ابعاد گستردهای آغاز نمود و از هر فرصتی در این راستا استفاده کرد که مهمترین آنها را میتوان در چند بخش زیر خلاصه کرد:
1. خطبههای آتشین: امام ـ علیه السّلام ـ برای روشنگری مردم و تبیین معارف حقه و پردهبرداری از چهرة منفور بنیامیه خطبههایی ایراد فرمودند که اهمّ آنها از این قرار است:
الف) خطبة کوفه: امام ـ علیه السّلام ـ به جمعیتی که برای تماشای اسیران آمده بودند اشاره کرد که ساکت شوند، همه سکوت کردند، آنگاه پس از ستایش خدای متعال خود را معرّفی فرمود و با سخنان کوتاه و جانگداز در آن محیط اختناق و ارعاب، طوفانی به پا ساخت. خطبة امام ـ علیه السّلام ـ چنان در عمق روح و جان مردم نفوذ کرد که ناگهان از هر سو صدای شیون و ندای ندامت بلند شد و مردم همگی از آن حضرت اعلام حمایت نمودند و از دشمنان آنان برائت جستند.[2]
ب) خطبة شام: مردم شام در اثر تبلیغات چهل سالة معاویه شناخت صحیحی از اسلام و خاندان نبوّت ـ علیهم السّلام ـ نداشتند. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ با کلام خود در مجلس یزید و در مقرّ حکومت اموی غوغایی ایجاد کرد و در میان اقشار مختلف مردم چنان تحوّلی به وجود آورد که یزید ترسید شورش شود و به مؤذن دستور داد اذان بگوید امّا با ادامة سخنان امام ـ علیه السّلام ـ فشار افکار عمومی بر یزید اوج گرفت و او مجبور شد بر خلاف مواضع قاطع قبلی، خود را تبرئه کند و مسئولیت فاجعه کربلا را به گردن ابن زیاد اندازد.[3]
ج) خطبة مدینه: هنگامی که کاروان امام ـ علیه السّلام ـ به نزدیکی مدینه رسید مردم مطّلع شده و به استقبال آنها آمدند، امام ـ علیه السّلام ـ در میان آنها خطبة شور انگیزی ایراد فرمودند و در ضمن آن صحنة جانگداز عاشورا و جنایات بنی امیه را بازگو کردند و با بیانات روشنگرانة خود پرده از حکومت جائر یزید برداشتند.[4] و اذهان مردم مدینه را نسبت به بنیامیه آگاه کردند و این زمینهای شد که بسیاری از قیامها بر علیه امویان در مدینه شکل بگیرد.
2. تبیین معارف حقه و مبارزه در قالب دعا: امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ در محیطی که ارعاب و اختناق حاکم بود مباحث سیاسی و اصول اعتقادی را در قالب دعا بیان میفرمود که مهمترین آنها مسئلة امامت و رهبری حقیقی جامعة اسلامی و غصب و تصاحب آن توسط حکّام جور بود.[5]
3. برخورد و مبارزه با علماء درباری: اینان کسانی بودند که فکر و ذهن مردم را به سوی بنیامیه جهت میدادند و آنان را با وضعی که بنیامیه طالب آن بودند در جامعه حاکم باشد، عادت میدادند و افکار ناشایست و فرهنگ نادرست اموی را در قالب اسلام به خورد مردم میدادند به عنوان مثال برخورد شدید امام ـ علیه السّلام ـ با محمّد بن مسلم زهری محدث برجستة درباری است. [6]
4. زنده نگه داشتن یاد و خاطرة عاشورا: واقعة عاشورا در افکار عمومی برای حکومت اموی بسیار گران تمام شد و مشروعیت آن را زیر سؤال بود، امّا برای اینکه این فاجعة عظیم فراموش نشود امام با گریه بر شهیدان و زنده نگه داشتن خاطرة آنان مبارزة منفی را به صورت گریه ادامه داد.[7] شکی نیست که این اشکهای سوزان ریشة عاطفی داشت، امّا چگونگی برخورد آن حضرت با این موضوع اثر و نتیجة سیاسی داشت. یادآوری مکرّر قضیة کربلا نمیگذاشت ظلم و جنایات حکومت بنیامیه از خاطرهها فراموش شود.
بنابراین سید الشهداء ـ علیه السّلام ـ حماسة بزرگی در روز عاشورا و در زمین کربلا خلق نمود و امام سجاد ـ علیه السّلام ـ این حادثة تاریخی را از قید زمان و مکان رها نمود و شعار «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را جاودانه ساخت.
5. تربیت شاگردان و اصحاب خاصّی که هر یک از آنها حافظ دستاوردهای مکتب عاشورا و امامت بودند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. کتاب منتهی الامال، شیخ عباس قمی، چاپ نهم، ستاره هجرت، 1375 هـ ش، ج1، ص 638.
2. سیرة پیشوایان ، آقای مهدی پیشوایی.
3. حیات فکری سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان.
4. بررسی نقش امام سجاد(ع) در رهبری شیعه پس از واقعه کربلا، محسن رنجبر.
------------------------------------------
[1] . مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تهران، مکتبة الاسلامیه، چاپ سوم، 1371 ش، ج 45، ص 46.
[2] . جلالی، سید محمّدرضا، جهاد الامام السجاد ـ علیه السّلام ـ ، دار الحدیث، چاپ اول،1418 هـ ق، ص 48.
[3] . مجلسی، پیشین، ج 45، ص 137.
[4] . قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، دار الاسوه، چاپ اول،1416 هـ ق، ج7، ص 93.
[5] . امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ ، صحیفة سجادیه، دفتر انتشارات اسلامی، جامعة مدرسین، چاپ چهارم، 1375 هـ ش، ص 99.
[6] . قمی، عباس، سفینة البحار، تهران، کتابخانة ثنایی، ج1، ص 573.
[7] . الاربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، بیروت، دار الاضواء، نوبت دوم، 1405 هـ ق، ج2، ص 314.